افزایش سن ازدواج و از سوی دیگر روند نگرانکننده رشد میزان طلاق، جامعه ایرانی را با چالش اجتماعی جدیدی مواجه کرده است. چالشی که به نوعی تجردگرایی میتواند توصیف و تعبیر شود.
روزی نیست که انعکاس زوایای مختلف این موضوع در رسانههای مکتوب و غیرمکتوب دیداری و شنیداری جایی نداشته باشد و مورد بررسی رسانهای قرار نگیرد.
موضوعی که به کرات توسط کارشناسان و دست اندرکاران این حوزه مورد بررسی کارشناسی و آسیبشناسی علمی نیز قرار گرفته است.
اما باید گفت که بیشتر راهکارهای ارائه شده برای حل این چالش گفتاری بوده و در حوزه عمل اقدام قانع کننده و ملموسی انجام نشده است. برگزاری همایشهای علمی، سمینارهای تخصصی، ورک شاپها و کنفرانسها و دیگر اقداماتی از این دست نشانگر این مسئله است.
از سوی دیگر رواج مقولهای به نام «ازدواج سفید» نوع تازهای از روابط را برای جامعه ایرانی بازتعریف میکند. ازدواج سفید نوعی از باهم بودن فارغ از چارچوبهای مرسوم، قانونی و مشروع است که «باهم بودن بدون مجوز» نیز تعبیر میشود!
جوانان دانشگاهی تحصیلکرده، طبقه متوسط و روشنفکر جامعه بیشترین گرایش را به این نوع از ازدواج از خود نشان میدهند. هرچند زادگاه و خاستگاه ازدواج سفید کشورهای توسعه یافته است و درمیان قشر مرفه طرفداران بیشتری دارد، اما بی شک عدم نداشتن شرایط حداقلی ازدواج از عمده دلایل گرایش جوانان در جامعه ایرانی به این سمت است.
برخی از کارشناسان عمدتاً با گرایشهای مذهبی، دلایل گسترش تجردگرایی و همچنین رواج ازدواج سفید را غیراقتصادی عنوان میکنند و ریشه آن را در تهاجم فرهنگی و الگوبرداری از فرهنگ غربی میدانند. اما نگارنده بر این باورست که مشکلات مالی و اقتصادی از مهمترین دلایل عدم تحقق شرایط حداقلی برای ازدواج جوانان است. موضوعی که سبب بالارفتن سن ازدواج شده است و از سوی دیگر یکی از مهم ترین دلایل افزایش نگران کننده آمار طلاق نیز محسوب میشود.
البته ادامه تحصیل، افزایش توقعات نسل جوان، رواج تجملگرایی، تغییر سبک زندگی و موضوعات مشابه نیز در چالش بالارفتن سن ازدواج و افزایش طلاق تاثیر دارد، اما موارد مالی و اقتصادی نقش بیشتری ایفا میکنند و سهم بیشتری دارند.
همچنین از تأثیر این مشکلات بر کاهش تمایل به فرزندآوری در بین خانوادهها نیز نباید غافل بود. مسألهای که افزایش سن و پدیده پیر شدن جامعه را به ارمغان میآورد.
از سوی دیگر کارشناسان حوزههای علوم اجتماعی و جامعه شناسی سن ازدواج را یکی از پارامترهای مهم برای ارزیابی میزان سلامت و بهداشت جسمی و روانی افراد یک جامعه، توصیف میکنند. پس مطمئناً از این دیدگاه افزایش سن ازدواج میتواند در مسیر سلامت جامعه اختلالاتی را به وجود آورد.
هر چند مسئولین با راهاندازی ازدواجهای دانشجویی، برنامههای ازدواج آسان، افزایش وام ازدواج و دیگر طرحهای مشابه سعی در حل مشکلات مالی و اقتصادی جوانان برای ازدواج دارند، اما این گونه طرحها بیشتر به تسکینهای موقتی شبیه هستند که در درازمدت کارآیی لازم را ندارند.
برای حل این چالش تمرکز مسئولین باید بر روی ارائه راهکارهای بلندمدت و پایدار باشد. حرکت به سمت ایجاد اشتغال پایدار و مطمئن برای جوانان، تاثیرگذاری بیشتری میتواند داشته باشد . تلاش برای ایجاد اشتغال مولد، حمایت از کارآفرینی، فعال کردن بخش خصوصی و جذب سرمایه میتواند در رسیدن به این مهم نقش بسزایی ایفا کند./ایکنا