16. خرداد 1395 - 13:00
؛ شروع به کار پرونده ویژه صبح زاگرس پیرامون حاشیه نشینی در یاسوج/هدایتخواه: سیاست های ما مستضعفان را حاشیه نشین کرد
دانشجوی دکترای مطالعات زنان و خانواده گفت:اصطلاح حاشیه نشینی زائیده سیاست گذاری های ما پس از دهه شصت است که هم فرهنگ را دستکاری کرد و هم پایه های اقتصادی را بنیان نهاد که خودش مولد حاشیه نشینی بوده و هست.

در روزهای اخیر مدیر کل امور فرهنگی اجتماعی استانداری اعلام کرد 50 هزار نفر در حاشیه شهر یاسوج بدون امکانات آموزشی، تفریحی و فرهنگی زندگی می کنند.

 

این آمار و اعتراف به اینکه امکاناتی برای این بخش از جامعه تعبیه نشده است به اندازه کافی قابل تامل است.

بی توجهی به مسائل اجتماعی شهر یاسوج که شهر به شدت مهاجر پذیر و آمار مهاجرت از اقصی نقاط استان و حتی کشور به آن واقعا نگران کننده است، عاملی شد تا برای بررسی ابعاد این مسئله گفتگویی را با یکی از کارشناسان مطالعات زنان و خانواده استان داشته باشیم.

 

حمیده هدایتخواه دانشجوی دکترای مطالعات زنان و خانواده و طلبه سطح سه حوزه علمیه است.

این کارشناس خانواده که معتقد است اصطلاح حاشیه نشین با گفتمان انقلاب اسلامی فاصله دارد، وضعیت موجود را نگران کننده دانست و از برخی مسائل این عرصه و راهکارهای خود سخن گفت.

 

 امیدواریم این گفتگو که آغاز کننده یک پرونده ای رسانه ای است، که در ادامه با میزگردها و دیگر گفتگوها تقویت می شود، آغازی باشد برای طرح جدی مسائل اجتماعی شهر یاسوج و یافتن راه حل برای آنها.

 

* هدایتخواه با اشاره به سخنان اخیرا مدیر کل امور فرهنگی اجتماعی استانداری و ارزیابی آن با مسائل زنان و خانواده گفت؟ ابتدا باید عرض کنم که این اصطلاح حاشیه نشین و حاشیه نشینی تعلقی به گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان اسلام ندارد.

 

ما در ادبیات دینی و انقلابمان مستضعف داریم، نه حاشیه نشین.

واژه مستضعف از ماده ضعف است، اما چون به باب استفعال برده شده به معنی کسی است که او را به ضعف کشانده اند و در بندش کرده اند. به بیان دیگر مستضعف کسی نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت باشد، بلکه کسی است که نیروهای بالفعل و بالقوه دارد، اما از سوی ظالمان در فشار قرار گرفته است، با این حال مستضعف در برابر بند و زنجیر و فشار ساکت و تسلیم نیست و همواره تلاش می کند که زنجیرها را بشکند و آزاد شود.

 

مستضعف هم انواع و اقسام دارد، مستضعف فکری، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی و..!

در حقیقت مستضعف در ادبیات دینی و انقلاب اسلامی فردی است که همواره در تلاش است برای بهبود شرایط خود و اصلا خودش منشا اثر و تغییر و تحول است.

 

 

 

 اما اصطلاح حاشیه نشینی که ما از مقطعی جایگزین این اصطلاح پربسامد در دهه اول انقلاب کردیم دارای این ویژگی ها نیست، بلکه فردی است که باید دستش را گرفت و از دل مشکلات نجاتش داد، خودش منشا اثر نیست و چون فردی بیمار، نیازمند کمک دولت و دیگران است.

 

 باید بگویم این اصطلاح زائیده سیاست گذاری های ما پس از دهه شصت است که هم فرهنگ را دستکاری کرد و هم پایه های اقتصادی را بنیان نهاد که خودش مولد حاشیه نشینی بوده و هست.

 

اما خب اگر در همین فضا سیر کنیم باید آسیب های مترتب بر این فضا را دسته بندی کرده و به آن بپردازیم.

 

حالا اگر بخواهیم به مسائل زنان این بخش از جامعه بپردازیم، باید بگویم مظلوم ترین زنان این شهر، همین زنان هستند و بیشترین لطمه را این دسته می خورند.

 

* وی در ادامه عامل اصلی این مشکلات را بی توجهی به مسائل فرهنگی دانسته و اظهار داشت: مسئله اول و ریشه ای ترین مشکلی که حتی علت العلل شکل گیری این بخش از جامعه است همان مسئله فرهنگی است.

 

می توان گفت این ها در راستای بهبود شرایط زندگیشان تصمیم می گیرند وارد شهر شوند.

چرا قبلا این اتفاق نمی افتاد و مهاجرت ها کمتر بود؟ یک دلیل آن بازمی گردد به وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها!

 یعنی مردم روستا خیلی از وضعیت زندگی آدم ها در شهر خبر نداشتند، به همین دلیل کنار آمدن با زندگی روستایی برایشان راحت تر بود.

 

نکته اساسی در بازنمایی زندگی شهری در رسانه ها نوع نگاه رسانه ها به این مقوله است.

در حقیقت اصحاب رسانه و برنامه سازان با ارزش گذاری فاصله موجود میان شهر و روستا و تحقیر ابعاد مختلف زندگی روستائیان اعم از فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سبک زندگی نوعی از نگرش منفی را نسبت به زندگی روستائیان به وجود آورده و طبیعی است که یک فرد روستایی در این بستر در پی تغییر شرایطش برآمده و اولین راهکاری که به ذهنش می خورد مهاجرت باشد.

نظرات کاربران